پنجره زرد



وقت‌هایی که می‌گن تو و داداشت شبیه همین، می‌خوام یه آتش گنده درست کنم، و قدم‌رو، آروم، تنها و با سری پایین از شرمندگی برم وسطش، چهارزانو بشینم و منتظر بشم کامل بسوزم تا دیگه اثری ازم توی این دنیا نَمونه! یعنی می‌خوام بگم این‌قدر از خودم بدم میاد توی این شرایط، حتی اگر این حرفشون در جهت یک تعریف ازم بوده باشه!

 

پ.ن: به طبیعت هم فکر کردم، قبل از این که برم یک روبات آتش‌نشان با سنسوری‌، چیزی می‌سازم که آتش رو خاموش کنه. مزاحم آتش‌نشان‌های زحمت‌کش هم دیگه نمی‌شیم:))


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود فایل های دانشجویی azadvar ادعیه و اذکار مجرب و مطالبی از اجنه رگبرگ های سیاه persiany ویژه بلاگ گیاهان دارویی آبان من دیجی کردیت - بلاگ اعتبارسنجی بانکی و استعلام های رتبه اعتباری بانکی سیمین رخ دانلود بانک لینک های دانلود فیلم ، دانلود سریال و دانلود آهنگ میباشد. دروس کنکور (عربی / فارسی )